جدول جو
جدول جو

معنی دریا دل - جستجوی لغت در جدول جو

دریا دل
دارنده دلی همانند دریا در بخشیدگی، سخت سخی
تصویری از دریا دل
تصویر دریا دل
فرهنگ لغت هوشیار
دریا دل
شجاع، خونسرد
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از دریادل
تصویر دریادل
مرد بسیار بخشنده و باگذشت، دلیر
فرهنگ فارسی عمید
(دَرْ دِ)
دارندۀ دلی همانند دریا در بخشندگی. سخت سخی. (یادداشت مرحوم دهخدا). کنایه از سخی و کریم. (آنندراج). جوانمرد. (شرفنامه). صاحب جود و کرم و بخشش. (لغت محلی شوشتر نسخۀ خطی). باسخاوت. صاحب کرم:
ردی دانش آرای یزدان پرست
زمین حلم و دریادل و راددست.
اسدی.
سعد ملک آن وزیر دریادل
کف راد تو ابر پرژاله.
سوزنی.
ای که در ملک سیادت خسرو دریادلی
مفخری بر عترت مختار و بر آل ولی
هر حدیث از لفظ تو درّی است از دریای لفظ
از دل دریا برآید در و تو دریادلی.
سوزنی.
صدر دریادل نظام الدین که باشد از قیاس
پیش دریای دل بی غدر تو دریا غدیر.
سوزنی.
سوزنی در سلک مدح خسرو دریادل آر
هرچه در دریای خاطر لؤلؤی داری نثیر.
سوزنی.
مفلس دریادل است امی داناضمیر.
مایۀ صد اولیاست ذرۀ ایمان او.
خاقانی.
خامان ره نرفته چه دانند ذوق عشق
دریادلی بجوی و دلیری سرآمدی.
حافظ.
دگر کریم چو حاجی قوام دریادل
که نام نیک ببرد از جهان به بخشش و داد.
حافظ.
شاه و گدا به دیدۀ دریادلان یکیست
پوشیده است پست و بلندزمین در آب.
صائب.
اشک دریادل ما گرد جهان می گردد
آب از قوت سرچشمه روان می گردد.
صائب (از آنندراج).
، دلیر. شجاع. پردل:
بس شگفتی نیست گر بر ژرف دریا بگذرد
لشکری کو را بود محمود دریادل دلیل.
فرخی.
خسرو غازی سر شاهان و تاج خسروان
میرمحمود آن شه دریادل دریاگذار.
فرخی.
چو دارای دریادل آگاه گشت
که موج سکندر ز دریا گذشت.
نظامی
لغت نامه دهخدا
تصویری از دریا دلی
تصویر دریا دلی
سخاوت بخشندگی، دلیری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دریا گر
تصویر دریا گر
ملاح کشتیبان، دریا کار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دریا کش
تصویر دریا کش
شرابخواری که دیر مست شود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دریا ژه
تصویر دریا ژه
دریا چه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دریا دار
تصویر دریا دار
محافظ و حافظ دریا
فرهنگ لغت هوشیار
قسمتی از آب که از هر طرف بخشکی محاط است و بدریا یا اقیانوس راه ندارد دریای کوچک دریااک بحیره
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دریا بگ
تصویر دریا بگ
رئیس دریا امیر البحر دریا سالار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دریا بر
تصویر دریا بر
طی کننده دریا، دریا گذار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دریا دار
تصویر دریا دار
افسر نیروی دریایی که درجه او برابر با درجه سرتیپ است
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دریا زده
تصویر دریا زده
دوار البحر
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از دریا زده
تصویر دریا زده
Seasick
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از دریا زده
تصویر دریا زده
mal de mer
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از دریا زده
تصویر دریا زده
समुद्र विकार
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از دریا زده
تصویر دریا زده
سمندری بیماری
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از دریا زده
تصویر دریا زده
সমুদ্রবিমুখ
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از دریا زده
تصویر دریا زده
ugonjwa wa baharini
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از دریا زده
تصویر دریا زده
deniz tutması
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از دریا زده
تصویر دریا زده
배멀미
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از دریا زده
تصویر دریا زده
船酔いの
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از دریا زده
تصویر دریا زده
חולה ים
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از دریا زده
تصویر دریا زده
เมาเรือ
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از دریا زده
تصویر دریا زده
mabuk laut
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از دریا زده
تصویر دریا زده
морская болезнь
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از دریا زده
تصویر دریا زده
zeeziek
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از دریا زده
تصویر دریا زده
mareado
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از دریا زده
تصویر دریا زده
mal di mare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از دریا زده
تصویر دریا زده
enjoo do mar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از دریا زده
تصویر دریا زده
晕船的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از دریا زده
تصویر دریا زده
морська хвороба
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از دریا زده
تصویر دریا زده
seekrank
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از دریا زده
تصویر دریا زده
choroba morska
دیکشنری فارسی به لهستانی